مراحل درس خوندن

مراحل درس خوندن یک دانشجو  و دانش اموز:
خوابیدن روی جزوه
گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی
جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین
خاک گیری گوشه های موبایل
گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف و در ژست درس خواندن
اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چقدر درس خوندن
خوندن یادگاری های جزوه که رفقا سر کلاس نوشتن
فحش دادن به درس و دانشگاه و در آخر هم خسته شدن و رفتن و یه چیزی خوردن !

دانشجو

شب سوانح وسوختگی آنجای دانشجو.شبی که در آن نسکافه و قهوه از والیوم ده هم خواب آورتر می شوند

شب رقص وپایکوبی کلمات جزوه وکتاب بر روی سسلسله اعصاب محیطی ومرکزی دانشجو !

محض خنده

آیا می دانستید انسان هایی که بیشتر عمر می کنند...

دیر تر می میرند؟؟؟؟؟؟

نه خدایش می دونستید!!؟!!؟D:

محض خنده

اینایی که میگن یه تار موت رو به دنیا نمی دم...

الکی میگن موقعیتش که پیش بیاد کل هیکلتو به یه کیلو پوست خیار می فروشن!

محض خنده

ما یه رسم خانوادگی داریم اونم اینه که وقتی سفره ی غذا رو پهن می کنیم یا آب میاریم لیوان نمیاریم یا لیوان میاریم آب نمیاریم..

این رسم در کل فامیل ما هستش و نسل به نسل منتقل می شه.D:

محض خنده

ماکارونی عزیز...

با سلام..

لطفا از قیمه یاد بگیر!

اونم مثل تو نارنجیه ولی دور دهنمو به شعاع 5 سانت رنگ آمیزی نمی کنه!!!

خی خی خی

رفیقم یه سرفه هایی میکنه انگار که ۱۰ ساله داره سیگار میکشه ، در حالیکه ۹ ساله داره سیگار میکشه !

چرا میگویند...؟!


چرا می گویند پیراهن و نمی گویند ” جوان آهن ” ؟
چرا می گویند اتوبوس و نمی گویند اتوماچ یا جاروبوس ؟
چرا می گویند خداحافظ و نمی گویند خداسعدی ؟
چرا می گویند اتومبیل و نمی گویند اتومکُلنگ ؟
چرا می گویند ماشین و نمی گویند شماشین ؟
چرا به طراح چنین سوالاتی می گویند دیوانه و نمی گویند غول آنه ؟
هااااااان ؟ آخه چرا ؟؟؟ 

 

سخته رفتن...!؟؟!....سخته درسم..... :دی

سخته درسم ،

رسیده وقت افتادن ،

به یاد اون روزا که درسم در یه خط دفتر نقش میبست ،

چشم با اشک خیرست به فردایی که توی شهریور یه بخش دیگست ،

من نمیدونم بهش نمیومد که انقدر باشه سخت ، نخواستم بفهمم اینو که باید خوند ،

فهمیدم حق میدم بهت باشه بخند ( معلم ) ،

به من ؟ واقعا که حق داری بخندی که با اون نمرت منو به رگباری ببندی که بد تر از صد تا گلوله سرب د...اغه ،

پاس شدن مثل طلوع صبحه آخه ،

تا وقتی درسا آسون بود من غم نداشتم ،

واسش تا جایی که تونستم من کم گذاشتم ،

البته خودم میخاستم اینا منت نیست ولی پاس شدن واسه من ،

من بعد ریسکه ،

دیگه با خاطراتشون خوشم ،

پس چون که حتی فکر پاس نشدن کشندس ،

بزار بگم ، آخرین سطرمو بخونی ،

من میرم که شاید تو پاس بشی بمونی

خی خی خی