شعر

این شعر رو هم نرگس گفته بچه ها.من خودم خیلی خیلی دوسش دارم.... 

شما هم بخونید...   

 

نگاهی دوخته به لبخند
نگاهی غرق به غصست

نگاهی از ته قلبی

که پرِ عشق و علاقست

خسته از فکر به عشقش

مات و مبهوت هع مرامش

یه نگاه بی گناهی

که پی درک نگاهش 

 آسمون ابری تر از دل

روی گونه های شبنم

پی التماس عشقی

که وجودش پر غصست

آسمون نقش و نگاره

چشم مبهوت به نگاهش

دنیا فهمیده که  این عشق

شده زندانه وجودش

اشک شده مرهم دردش

آسمون خونه ی عشقش

حرفی هیچ وقت نگفته

شده آزار وجودش

تمنا

دوباره تنهایی

دوباره شنیدن صدای غمگین داریوش

دوباره زل زدن به عکسهایی پوچ

دوباره غصه و غم

من به تمنایت مینشینم خدا

کافی نیست استغفار

هزاران بار العف کافی نیست

من موءمن ترین پرستشگر شدم

 از تو و لطف تو دلسرد نشدم

از تمنای تو خسته نشدم

پس بدان بنده ی پاک تو شدم....

کافیست

کافیست


سکوت شب کافیست

چشای بهت زده به شمع کافیست

نگاه تلخ کافیست

ندای غم کافیست

فریاد سکوت من پیچیده

داد مبهم کافیست

زندگی شایدبه چشم من یکی زیباییست

اشک من دریای دور افتادست

شاید این تنهاترین زیباییست.

نیایش

نیایش


امشب هزار بار بیشتر توبه کردم


صدها نجوا از ته دل با تو کردم


امشب به بدرود با تو گریه کردم


تا سپیده آسمون و از ستاره جارو کردم


ای ستاره روشنیتو هدیه کردم


از خود شب تا به سحر شکوه کردم


ای خدایا بشنو از من این دعا را


تا دم صبح از غم خود با تو گفتم


چشم خونم با تو از بی خوابیم گفت


قلب خونم با تو از دورنگیها گفت

لبخند

کمی ابهام می آزارد دل مملوء از احساسم


کمی از احساسه گرمه تو شده همرنگه احساسم


صدای من چه کم آوا شده وقتی که می خندی


بخند هر چند که این لبخند و از من روی می گیری

.

.

.

آزاد

اقیانوس خاطراتم این یکی هم غرق کن


این اشتباه قلبم و امشب فراموش کن


آزاد میخواهم بشم در عالم اسیری


امشب به حق اشک پاک زندانم و باز کن


از میله ها هر چند که سخت میشد صدایت کرد


اما به حق پاکیم امشب رهایم کن


از دور می آید امیداما چه قدر دور است


امشب به حق این امید همرنگه خاکم کن.

دنیا

دنیا


رهایم کن دنیا ، تو را نمی خواهم


آغوش گرم تو،  مرا می سوزاند


خاکسترم کردی                                                      


عاشق ترم کردی                                                       


تنهام بزار دنیا                                                         


   تنها ترم کردی                                                    

آزار

زمانی چشم های تو تنها آرامش زندگی من بود

حالا با نگاهت زجرم نده


گاهی شنیدن صدای تو مرور خاطرات خوبم بود

اما حالا مرا به یاد گذشته ای تلخ نئانداز


عمری کنار تو بودن یک رویای محال برایم بود

اما حالا مرا با کابوس هایت تنها بگذار


این زندگی ارزش آزار ندارد... آن هم آزار کسی که زمانی خالصانه عاشقه تو بود.



پی تو میگردم

ساحره می شم پی جادوی دلت می گردم


عاطفه می شم پی جایی تو دلت می گردم


خاطره می شم پی اعماق دلت می گردم


عاشقت می شم پی مِهر دله تو می گردم

.


تحمل کن


مثل تمام لحظه های جدااز من تحمل کن

مثل تمام آرزوهای بربادرفته تحمل کن

مثل اشک پاکی که بی ریا ریخته تحمل کن

مثل تمام انسانهای گمراه ، دوراهی رو تحمل کن

واسه رسیدنه به هم این جدایی رو تحمل کن...

صدای غمگینم ، چشم پراز اشکم ، قلب پراز عشقم

واسه رسیدن روز شادی تحمل کن