-
بچگی....
جمعه 7 مهرماه سال 1391 14:50
ولم کن تا ولت کنم!!! . . . . جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!
-
مدرسه...
جمعه 31 شهریورماه سال 1391 23:56
سلام بچه ها، تعطیلات تموم شد....تابستونم رفت.... فردا باید بریم مدرسه..... دوباره درس... ولی چی میشه کرد؟! ولی خودمونیم مدرسه هم حال میده ها..! اولین روز مدرسه بهتون خوش بگذره، انـــــ شــــ ا لــــ لـــــ ـــــه که سال خوبی واسه هممون باشه
-
امتحان
جمعه 31 شهریورماه سال 1391 23:54
خارجی ها قبل از امتحان: موفق باشی رفیق . .. ... .... ایرانی ها قبل از امتحان: برسونی ها غیر این که نمیشه
-
آقایون....
جمعه 31 شهریورماه سال 1391 23:51
این آقایون محترم همچین می گن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن، خونه داری بلد نیستن، یکی ندونه انگار خودشون مثل مردای قدیم میرن از صبح کار می کنن تا بوق سگ! بابا شماهارو که باید با بیل ساعت 12 از زیر پتو بیرون آورد.... والا... به قرعان مجید اینا...
-
غلط کردم
شنبه 25 شهریورماه سال 1391 23:54
یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی... همه وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی والا... این کارا به ما نیومده...
-
ادم؟
شنبه 25 شهریورماه سال 1391 23:52
همه ی حیوونارُ کردیم تو باغ وحش بقیه شونم پرورش میدیم میخوریم یا با پوستشون لباس درست میکنیم یا برای سرگرمی شکار یا صیدشون میکنیم..و بر این باوریم که ما اهلی ایم و حیوونا وحشی....
-
بچه ها...
شنبه 25 شهریورماه سال 1391 23:51
پیرمردهای 90 ساله هم توی جمعشون به همدیگه میگن «بچه ها»...
-
هول شدن
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 03:45
یکی از دردناکترین لحظه های زندگی اینه که وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات از ماشین حساب استفاده کنن و تو ندونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !
-
پطروس فداکار
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 03:44
دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا می شه سریع یه پطروس فداکار پیدا می شه انگشتش رو می کنه توش
-
:دی
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 03:44
دقت کردین که هرکدوممون حداقل یکبار تلاش کردیم که کلید لامپو بین حالت خاموش و روشن نگه داریم؟
-
کچل
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 21:54
کچل باشی... بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی! این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...! مَرَ باوَر نَیِه!؟(باورم نمیشه) رشتی بود
-
ایرانی....
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 00:49
از دیگر خصوصیات یک ایرانی ،اظهار نظر در تمامی زمینه هایی است که بالله هیچ تخصصی در آنها ندارد !
-
نسل سوخته
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 00:48
اوضاع اونقدر عجیبه که هرکی از هر دهه ای هست فکر می کنه جزو نسل سوخته است! والا...
-
روبا ه و زاغ
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 00:48
روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت: اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی
-
صبر....
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 15:52
صبر... کره ای: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه عشقت عذاب آور نیست آمریکایی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه ساندویچ گرم عذاب آور نیست یونانی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه دسته چک عذاب آور نیست انگلیسی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مهمونی بزرگ عذاب آورر نیست برزیلی: هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مسابقه فوتبال عذاب آور نیست...
-
حاضر جوابی 3
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 02:25
روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید: «شما برای چی می نویسید استاد؟ » برنارد شاو جواب داد: «برای یک لقمه نان» نویسنده جوان برآشفت که: «متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم! » وبرنارد شاو گفت: «عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم! »
-
ماه رمضون
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 02:22
همینطور که یه ماه در سال نمیذارن کسی چیزی بخوره که فقیرا رو درک کنیم یه ماه هم بیان همینجوری بهمون پول بدن صفا کنیم ببینم پولدارا چی میکشن ! والا به خدا! چی میشه مگه؟!
-
تمنا
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 20:42
دوباره تنهایی دوباره شنیدن صدای غمگین داریوش دوباره زل زدن به عکسهایی پوچ دوباره غصه و غم من به تمنایت مینشینم خدا کافی نیست استغفار هزاران بار العف کافی نیست من موءمن ترین پرستشگر شدم از تو و لطف تو دلسرد نشدم از تمنای تو خسته نشدم پس بدان بنده ی پاک تو شدم....
-
کنجکاوی؟! یا فوضولی؟!
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1391 02:01
اگه تو تاکسی و اینا چار پنج تا اسمس دادین دستتون خسته شد بدید بغل دستیتون ادامه شو براتون بنویسه. اون بیشتر در جریانه...
-
دختر خانوما بخونن...حتما!
شنبه 11 شهریورماه سال 1391 00:36
5 عادتی که خانوما و دختر خانوما باید ترک کنن حتما برید ادامه مطلب 1. خوابیدن با آرایش صورت بعضی شب ها حوصله نداریم که ارایشمونو پاک کنیم و با همون میخوابیم.پاک نکردن ارایش صورت قبل از خواب به علاوه ی چربی و مواد شیمیایی که در طول روز رو پوستمون میشینه باعث اختلال بینایی،ورم چشم ،یا حتی عفونت هم میشه. 2.پوشیدن کفش...
-
دقت کردین؟!
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 03:14
یه موقع داری تخمه میخوری،یا پسته ... وقتی داری پوستشو میکَنی یهو یکی میفته از دستت بین بقیه ی پوستا.... آاااااخ از بدترین لحظه های عمرته.....که اونو پیدا کنی
-
فک و فامیل داریم؟!
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1391 12:41
یعنی ما اگه تو یه خونه با 10 تا اتاق هم باشیم این 4 تا اعضای خونواده ی ما یه طوری خودشون رو تو خونه پخش میکنن که توی هیچ نقطه ای از خونه نمیشه تنها باشی !! یعنی بارسلونا هم این طوری از فضاهای خالی زمین استفاده نمی کنه !! فک و فامیله داریم؟ .......... زمانی که داداشم میرفت مدرسه، شبها با جوراب و شلوار لی میخوابید که...
-
آدم؟!
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 03:54
بعضی از آدم ها فقط از دور آدم اند !.
-
کافیست
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 23:38
کافیست سکوت شب کافیست چشای بهت زده به شمع کافیست نگاه تلخ کافیست ندای غم کافیست فریاد سکوت من پیچیده داد مبهم کافیست زندگی شایدبه چشم من یکی زیباییست اشک من دریای دور افتادست شاید این تنهاترین زیباییست.
-
زندگیه...
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1391 14:06
بزرگترین پرورشِ مار در سطحِ خاورمیانه، آستینِ بنده است….!!! زندگیه؟! مملکته؟!
-
نیایش
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1391 00:39
نیایش امشب هزار بار بیشتر توبه کردم صدها نجوا از ته دل با تو کردم امشب به بدرود با تو گریه کردم تا سپیده آسمون و از ستاره جارو کردم ای ستاره روشنیتو هدیه کردم از خود شب تا به سحر شکوه کردم ای خدایا بشنو از من این دعا را تا دم صبح از غم خود با تو گفتم چشم خونم با تو از بی خوابیم گفت قلب خونم با تو از دورنگیها گفت
-
لبخند
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1391 00:29
کمی ابهام می آزارد دل مملوء از احساسم کمی از احساسه گرمه تو شده همرنگه احساسم صدای من چه کم آوا شده وقتی که می خندی بخند هر چند که این لبخند و از من روی می گیری . . .
-
آزاد
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 15:18
اقیانوس خاطراتم این یکی هم غرق کن این اشتباه قلبم و امشب فراموش کن آزاد میخواهم بشم در عالم اسیری امشب به حق اشک پاک زندانم و باز کن از میله ها هر چند که سخت میشد صدایت کرد اما به حق پاکیم امشب رهایم کن از دور می آید امیداما چه قدر دور است امشب به حق این امید همرنگه خاکم کن.
-
حاضر جوابی 2
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 02:15
روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت: آقای شاو! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است برنارد شاو هم سریع جواب میدهد: بله! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!
-
حاضر جوابی 1
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 02:14
می گویند: "مریلین مونرو ” یک وقتی نامه ای به ” البرت اینشتین ” نوشت: فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو. . . چه محشری می شوند! "اینشتین”در جواب نوشت: ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم. واقعا هم که چه غوغایی می شود! ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که...